⸻
پیرزنی مبلغ ۲۰۰ هزارتومان را گم کرده بود.
در خیابان برگهای نصب کرده بود که روی آن نوشته شده بود:
200هزارتومان گم کردهام. هر کس آن را پیدا کرد، لطفاً به این آدرس برگرداند:
واحد شماره … مستمری من کم است و به این پول نیاز دارم.
حتی پول کافی برای خرید نان هم ندارم.»
مردی تصمیم گرفت وانمود کند که پول را پیدا کرده است. 200هزارتومان برداشت و به سمت محل اقامت پیرزن رفت.
وقتی پول را به پیرزن داد، او شروع به گریه کرد و گفت:
«پسرم، تو دوازدهمین کسی هستی که با پول نزد من میآید و میگوید که این مبلغ را پیدا کرده.»
مرد لبخند زد و به سمت آسانسور برگشت.
پیرزن صدایش زد و گفت:
«پسرم، لطفاً آن اعلامیه را پاره کن،
من سواد ندارم و آن را ننوشتهام…»
و ایستاد و گریه کرد و گفت:
«همدردی شماست که به من امید میدهد
و باعث میشود زیبایی دنیا را احساس کنم.»
کسی را که نیازمند است تنها نگذار، در حالی که تو در نعمت غرقی…
صدقه بده، کفن جیب ندارد!
#صدقه
(صدقه بده، کفن جیب ندارد)
جملهای که دل را میلرزاند…
@hajkhasm_Soleimani