سرباز ولایت

  • خانه 
  • امام زمانم 

زندگی

30 تیر 1402 توسط سبا نظرپور

شخصی گرسنه بود برایش کلم آوردند…

اولین بار بود که کلم می دید . 

با خود گفت : حتما میوه ای درون این برگها است ‌.

 ‌

اولین برگش‌ را کند تا به میوه برسد

اما زیرش به برگ دیگری رسید . و زیر آن برگ یک برگ دیگر و…

با خودش گفت : حتما میوه ی ارزشمندی است که اینگونه در لفافه اش نهادند . . . ! 

گرسنگی اش افزون شد و با ولع بیشتر برگها را میکند و دور می ریخت . 

وقتی برگها تمام شدند متوجه شد میوه ای در کار نبود!

آن زمان بود که دانست کلم مجموعه ی همین برگهاست…

ما روزهای زندگی را تند تند ورق می زنیم و فکر می کنیم چیزی اونور روزها پنهان شده که باید هرچه زودتر به آن برسیم 

درحالی که همین روزها آن چیزی است که باید دریابیم و درکش کنیم . . .

و چقدر دیر می فهمیم که بیشتر غصه‌هایی که خوردیم ،

 نه خوردنی و نه پوشیدنی بود 

 فقط دور ریختنی بود . . . ! 

زندگی ، همین روزهایی است که منتظر گذشتنش هستیم بنابراین قدر فرصت ها را ثانیه به ثانیه و ذره به ذره بدانیم .

لبتون خندان دلتون خوش

 

مطلب قبلی
 1 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت

نظر از:  
  • سرباز ولایت
سبا نظرپور
5 stars

عالی

1402/06/13 @ 14:03


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

سرباز ولایت

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس